محل تبلیغات شما

چند مثال برای عدم شناخت احساسات و علت ناراحتی از کار

  • مهسا و امین (مدیر مهسا) جلسه‌ای کاری دارند که در آن تمام‌وقت مهسا در حال بیان مواردی است که باعث می‌شوند مهسا در حال انفجار باشد. هر بار که امین حرف مهسا را قطع می‌کند، مهسا مجدد یادآوری می‌کند افرادی که در پروژه شکست خورده وی بودند، چه نقشی داشتند. مهسا خیلی ناراحت است.
  • حمید وقتی به خانه برمی‌گردد، کتش را در می‌آورد، برای لحظه‌ای به یک گوشه خیره شده و آه می‌کشد. پرستو همسر حمید می‌پرسد که اوضاع خوب است یا نه اما او پاسخ می‌دهد که کارهایش ناتمام مانده و استرس زیادی دارد. حمید بلافاصله لبتابش را باز می‌کند تا گزارشش را به اتمام برساند.

خشم و استرس، دو مدل از احساساتی است که به میزان زیادی در محیط کار مشاهده می‌شوند. با این حال برای شناخت دقیق و صحیح‌تر این دو باید به نشانه‌های ظاهری آنها بپردازیم. بنابراین ما باید آنها را با شیوه‌های شفاف‌تر و دقیق‌تر توضیح دهیم تا بتوانیم یک قابلیت انتقادی (critical capability) و سطح بالاتری از چابکی عاطفی (emotional agility) ایجاد کنیم. ما بدین شکل می‌توانیم با خود و جهان پیرامون تعامل موفقتری داشته باشیم.

مهسا از اینکه پروژه‌اش شکست خورده ناراحت و عصبی است. شاید مهسا دلواپس این است که شکست او در این پروژه به بیکار شدنش منتهی شود. وقتی امین مدام حرف او را قطع می‌کند ممکن است احساس اضطراب مهسا کاملاً قابل توجیه باشد!

سوالاتی نظیر چرا پروژه انجام نشد و حالا چه کار خواهی کرد، احساس اضطراب و ناراحتی مهسا را بیشتر می‌کند اما نباید فراموش کرد که مهسا و امین هم احساسات جداگانه‌ای دارند و آنها هم باید شناسایی شوند. اگر پشت احساس استرس حمید این حقیقت نهفته باشد که شاید گمان می‌کند در مسیر شغلی صحیحی قرار نگرفته چطور؟ او در گذشته بیشتر از کاار خود لذت می‌برد اما اکنون دلیل این احساس ناراحتی از کار چیست؟ او استرس دارد اما پشت این استرس چه چیزی نهفته شده است؟

ناراحتی از کار

این سوالات یک دنیای پرس و جو و پاسخ بالقوه را برای مهسا و امین باز می‌کند. ما هم مثل این دو به واژگان زیادی برای بیان احساسات حود نیاز داریم. نه فقط به منظور شناخت دقیق‌تر، بلکه به این دلیل که تشخیص نادرست احساسات، باعث می‌شود ما به آنها پاسخ نادرستی بدهیم. اگر ما فکر می‌کنیم که باید به خشم توجه کنیم، رویکرد متفاوتی نسبت به این داریم که ما در حال تحمل ناامیدی یا اضطراب هستیم یا ممکن است همه آنها را نادیده بگیریم.

این موضوع زمانی خودش را نشان می‌دهد که ما به احساسات خودمان اعتراف نمی‌کنیم و نمی‌توانیم آنها را به درستی هدایت کنیم! در این صورت احساساتمان با کیفیت کمتری خودشان را نشان می‌دهند و علایم فیزیکی بیشتری مانند سردردهای طولانی خواهند داشت. جلوگیری از احساسات برای ما هزینه بالایی خواهد داشت.

نداشتن ادبیات صحیح که احساسات را نشان می‌دهد به ما اجازه خواهد داد تا مسأله اصلی را نبینیم که منجر به این می‌شود که تجربه ناصحیح و هزینه بالای این عدم درک صحیح را پرداخت کنیم. درک صحیح تر و واضح تر داشته باشیم و نقشه راهی برای حل مشکل ایجاد کنیم.

مراقب انرژی خود باشید

چگونه کودکانمان را بدون داد و فریاد تربیت کنیم

سرمایه داری از منتقد احساسات, به مروج آن بدل شده است

مهسا ,احساسات ,می‌کند ,امین ,حمید ,کنیم ,به این ,ناراحتی از ,و امین ,است که ,آنها را

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها